Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-06@05:19:13 GMT

مادری که از پسر خود می‌ترسد/ آیا تنفر ارثی است؟

تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۱۲۴۳

مادری که از پسر خود می‌ترسد/ آیا تنفر ارثی است؟

دریافت 53 MB

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شرق بهشت» از آثار درخشان جان استاین بک نویسنده آمریکایی برنده جایزه نوبل است که زندگی پیچیده ۲ خانواده را روایت می‌کند. اقتباسی سینمایی از این رمان در سال ۱۹۵۵ با کارگردانی الیا کازان و بازی جیمز دین ساخته و پخش شد.

در میانه دهه ۹۰ نیز در پروژه «از رمان تا نمایش» رادیو اقتباسی قابل توجه از این رمان انجام و با کارگردانی ایوب آقاخانی هنرمند شناخته شده رادیو و تئاتر در قالب نمایش رادیویی تولید و پخش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چنین رویکردی به ادبیات غرب و اقتباسی چنین وفادارانه از «شرق بهشت»، وامدار سنت دیرین نمایش‌های رادیویی یعنی پیوند مخاطب با نگین‌های ادبیات جهان بود.

مریم نشیبا چهره با سابقه رادیو به عنوان گوینده نمایش رادیویی «شرق بهشت» و آرش پارساخو به‌عنوان سردبیر این مجموعه حضور دارد.

محمدرضا قربانی نیز تنظیم این اثر را برای رادیو انجام داده است.

هنرمندان چهارمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» به ترتیب ایفای نقش عبارتند از: مهرداد عشقیان، ایوب آقاخانی، شیما جان‌قربان، مهین نصری، امیر منوچهری، احمد گنجی.

افکتور: نرگس موسی‌پور، صدابردار: علی حاجی‌نوروزی، تهیه‌کننده: محمد مهاجر، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.

در این قسمت با مدت زمان ۲۳ دقیقه و ۳۱ ثانیه، کارل که بزرگ شده نزد لی می‌آید و می‌گوید که از طریق یک دائم‌الخمر در خیابان مطلع می‌شود که مادرش کتی کجاست و چه کار می‌کند. کارل از لی می‌خواهد که وی حقیقت را درباره ماجرای پدر و مادرش بگوید زیرا آدام پدر دوقلوها به کارل و آرون گفته مادرشان مرده است. لی به کارل می‌گوید که مادرش چیزی به عنوان دوست‌داشتن و وجدان نداشت و پر از تنفر بود که این تنفر طبیعی نبود و پر از ابهام بود.

لی می‌گوید که پدر کارل مرد خوب و مهربانی است که عاشق مادر آن‌ها بود ولی وقتی کتی او را ترک کرد با وجود اینکه راه می‌رفت مرده بود ولی به تازگی شرایط‌اش بهتر شده است.

کارل به لی می‌گوید که از مادرش متنفر است و دلیل فرار او را می‌داند زیرا کارل هم مانند مادرش است. لی به او می‌گوید که اینگونه نیست و هر کاری که بکند مقصر خود او است نه مادرش ولی کارل به این سخنان لی گوش نمی‌دهد.

کتی در خیابان در حال راه رفتن است که زن همراه او می‌گوید مرد جوانی آن‌ها را تعقیب می‌کند. کتی از همراه خود جدا می‌شود و به سراغ مرد جوان می‌رود تا بفهمد او کیست. کارل که مادر خود را تعقیب می‌کند به کتی می‌گوید که او مادرش است. کتی او را به خانه خود می‌برد.

مادر و پسر با هم صحبت می‌کنند. کارل از مادر خود می‌پرسد که چرا به پدرش تیراندازی کرد و آن‌ها را ترک کند؟

کتی از پاسخ درست دادن به این پرسش طفره می‌رود و از دست کارل عصبی می‌شود. کارل به مادرش می‌گوید که گفته‌های لی درباره او درست است و مادرش از او ترسیده است و ….

با هم چهارمین قسمت از نمایش رادیویی «شرق بهشت» را بشنویم.

کد خبر 5824560 فریبرز دارایی

منبع: مهر

کلیدواژه: ایوب آقاخانی نمایش رادیویی هنرمندان تئاتر تئاتر ایران جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک تئاتر ایران موسیقی ایرانی کنسرت موسیقی شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران هنرمندان تئاتر جشنواره فیلم حوا فیلم سینمایی فیلم کوتاه تئاتر شهر جشنواره موسیقی نواحی آلبوم موسیقی موسیقی نواحی مهمونی 10 کیلومتری نمایش رادیویی نمایش رادیو شرق بهشت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۱۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد

پسر جوان که بعد از قتل مادر و آتش زدن جسدش، می‌خواست با اسید خودش را بسوزاند با حضور مأموران پلیس دستگیر شد.

به گزارش مشرق، ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ساختمانی در محله وردآورد صدای درگیری و مشاجره مادر و پسر همسایه طبقه سوم را شنیدند. دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایه‌ها را از خانه‌هایشان بیرون کشید.

جسدی داخل خانه

به‌دنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر می‌آید. بلافاصله آنها با آتش‌نشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایه‌ها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد می‌زد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید می‌سوزانم.»

لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتش‌نشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد می‌زد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید می‌سوزانم.از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمی‌رسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد.

با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبه‌رو شدند که در حال سوختن بود. خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و می‌خواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتش‌نشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.یکی از همسایه‌ها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش می‌خواست او قرص‌هایش را بخورد اما وی امتناع می‌کرد.

اعتراف به قتل

پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام می‌گفت تو دیوانه‌ای و باید قرص‌هایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی می‌شنیدم که از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم. وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم. با دیدن شعله‌های آتش تازه متوجه شدم که چه‌کار کرده‌ام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمی‌توانستم بدون مادرم زندگی کنم.

در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور می‌کرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
  • مادری که به شکل فجیعی فرزند ۱۱ ساله‌اش را کشته بود دستگیر شد
  • دریافت مشاوره شیردهی با چشیدن طعم شیرین مادری
  • نگاه خلاقانه در ساخت مستند رادیویی تاثیرگذار است
  • دنیا باید منتظر کسی که پول دارد بماند!/ کشتن انسان‌ها بدون ترس
  • عکس | پیام احساسی نفس بازغی برای تولد مادرش
  • کتابخانه‌ای به گستره صدا
  • کتابخانه ای به گستره صدا
  • پیام احساسی نفس بازغی برای تولد مادرش + عکس
  • تنفر جهانی از اسرائیل و صهیونیزم یا یهودی ستیزی؟